شاعر : مهدی شریف زاده نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : غزل
گلو و آن بدنی را که مصطـفی بوسیدبه قـتـلگـاه لبِ تیـر ونـیـزهها بـوسـید فقط نه نیزه وشمـشیرها سلامش کردکه سنگ و چکمه وچوب و لبِ عصا بوسید
و حَنجری که برآن جای بوسۀ زهراستچه قدر خنجرِ این شمرِ بیحـیا بوسید نه یک دو مـرتـبه،هر دوازده بـارشچه قدر مُمتـد وطولانی ازقـفا بوسید در ازدحام و شلـوغی ورفت وآمدهاضـریخ جـسمِ تورا سِیلِ ردپـا بـوسید نمـانـده دربـدنت جـای سـالـمیدیگـرچگونه میشود آخرکمی تورا بوسید